نوشته شده توسط : جعفر

 

شما هم صاحب کسب و کار یا تجارت خاصی هستید؟ تا کنون به برندسازی فکر کرده‌اید؟ نشان شما چه چیزی را در ذهن دیگران تداعی می‌کند؟ تاکنون برایتان سوال شده تجارت‌های بزرگ چگونه لوگوی خود را انتخاب می‌کنند؟

طراحی لوگوی وب سایت

لوگوی یک سایت، اولین عامل جذب کننده مخاطب محسوب می‌شود. بنابراین داشتن لوگویی مناسب، نقش به سزایی در جذب مشتری خواهد داشت. همان‌طور که افراد، از روی جلد یک کتاب، در مورد کل آن قضاوت می‌کنند، لوگوی شرکت شما هم، معرف تجارت شما خواهد بود. به همین دلیل با درک چنین مطلبی، اهمیت طراحی لوگویی مناسب شما، که پیش از این به سادگی از کنارش می‌گذشتید، دو چندان خواهد شد.

در ادامه به چند فاکتور مهم در طراحی یک لوگوی ایده آل اشاره می‌کنیم :

طراحی لوگویی پیچیده، که هدف آن بازتاب تمامی آنچه به آن مشغول هستید باشد، نشان دهنده‌ی تازه کاری و غیر حرفه ای بودن شماست!

سادگی

یک قاعده اصلی و مشترک در انواع طراحی‌ها، حفظ سادگی آن است. اما متأسفانه تجارت‌های جدید این قانون را زیر پا گذاشته‌اند و اهمیت آن را درک نمی‌کنند. طراحی لوگویی پیچیده، که هدف آن بازتاب تمامی آنچه به آن مشغول هستید باشد، نشان دهنده‌ی تازه کاری و غیر حرفه ای بودن شماست!

به این مثال‌ها خوب فکر کنید! آیا شرکت Dell  در لوگوی خود از لپ تاپ استفاده کرده است؟! شرکت Apple  چطور؟!

وقتی لوگوی ساده‌ای برای خود انتخاب کرده باشید، می‌توانید از آن در بسیاری از زمینه‌ها مثل کارت‌های شرکت خود، سربرگ‌ها، وب سایت شرکت، بسته بندی‌ها و ... استفاده نمایید.

رنگ

نوع رنگ‌هایی که برای شرکت خود انتخاب می‌کنید، نقش مهمی را در بیان شما از تجارتتان بازی می‌کند. رنگ یا رنگ‌های مخصوص شرکت شما، باید منعکس کننده تصویری باشد که می‌خواهید در ذهن مخاطب ایجاد شود. آیا می‌خواهید دوست داشتنی به نظر برسید؟ پس از رنگ زرد و نارنجی استفاده کنید. (شبیه به آرم McDonalds ) یا شاید دوست دارید متعهد و قابل اعتماد به نظر برسید؟ پس آبی و خاکستری را به کار بگیرید. از رنگ قرمز و مشکی، زمانی استفاده کنید که می‌خواهید منحصر به فرد و قدرتمند به نظر برسید. رنگ‌های بنفش و سبز به ترتیب، انتقال دهنده‌ی مفهوم خلاقیت و پیرامون‌گرایی هستند.

فونت

همانند رنگ، انتخاب فونت هم نقش مهمی را در طراحی لوگوی شما ایفا می‌کند. فونت‌های serif نمایانگر بی انتهایی، ثبات و اعتبار است. فونت‌های Sans-Serif حس به روز بودن و مدرنیته‌ی بیشتری را القا می‌کند.

مراقب باشید که در ساخت لوگوی خود، از چندین فونت‌ها استفاده نکنید. فونت‌های گوناگون را در وب سایتتان به کار ببرید.

سبک

سه سبک عمده برای طراحی لوگو وجود دارد : لوگو تایپ (Logotype) یا علامت متمایزکننده، آیکونیک یا شمایلی (iconic) و نشان/تاج (badge/crest) که هر کدام نقاط قدرت و ضعف خاص خود را دارد. سبکی را برای خود انتخاب کنید که اهداف شما را به بهترین شکل ممکن تداعی می‌کند.

لوگو تایپ

در این سبک به طور عمده از فونت‌ها و حروف، جهت طراحی لوگوی مورد نظر، استفاده می‌شود. لوگوهای Coca-cola،  Microsoft، Dell، Oracle و eBay نمونه‌هایی از این سبک می‌باشند.

نقاط قوت : انعطاف پذیر و کاربرد آسان در موارد گوناگون

نقاط ضعف : ممکن است همیشه نتواند به درستی گویای نوع کسب و کار و تجارت شما باشد.

Iconic

در این سبک، از یک سنبل یا نماد خاص، جهت ساخت لوگو استفاده می‌شود. Nike، Apple، AT&T  وNBC  مثال‌هایی از این سبک هستند.

نقاط قوت : با استفاده از یک علامت می‌توان به معرفی یک تجارت پرداخت.

نقاط ضعف : ممکن است مدت زمان زیادی لازم باشد تا آیکون شما به عنوان نماینده‌ی محصول یا سرویستان در بین مشتریان جا باز کند و در ذهن‌ها ماندگار شود.

نشان/تاج (badge/crest)

در این سبک، نشان در داخل یک چهارچوب یا محفظه قرار می‌گیرد. بنابراین وجود یک چهارچوب یا محفظه‌ی در بر گیرنده، نشانه‌ی بارز این سبک از لوگو است.  استفاده از این سبک، برای صنایع خودرو سازی و دانشگاه‌ها مرسوم است. نمونه های بارز آن شامل BMW, UPS و Orkin هستند.

نقاط قوت : مفهوم را به سرعت انتقال می‌دهد.

نقاط ضعف : ممکن است فرمت مورد نظر، در چهارچوب‌های رایج و مشخص جا نگیرد.

حالا با در دست داشتن چهار کلید لازم جهت طراحی لوگو، لوگوی تأثیر گذار و مناسب حرفه‌ی خود را طراحی کنید و با به کار گیری این قوانین، تجارت خود را به نقطه‌ای که شایستگی آن را دارد، برسانید!

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت شرکتی
  4. طراحی سایت فروشگاهی
  5. طراحی سایت شرکتی

طراحی سایت فروشگاهی



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

سایت تاک تیک همان طور که میدانید خلاصه به بازی های پیش بینی نمی شود و شما می توانید یک کازینو حرفه ای را هم در دسترس داشته باشید . این کازینو بازی های زیادی را از قبیل انفجار ، مونتی ، رولت ، پوکر ، بلک جک وچندین بازی دیگر را پوشش داده است . شما میتوانید تمام بازی های کازینویی را یک جا داشته باشید . بازی انفجار در سایت تاک تیک بسیار محبوب و شلوغ است.

ابتدا از همه می دانید که بازی انفجار امروزه جز بازی های محبوب می باشد و همه دیگر تا حدود زیادی با شرایط آن اشنا هستید . در این مورد جالبست بدانید که سایت شرط بندی تیک تاک برای این بازی خود یک الگوریتم آپدیت شده را به کار گرفته است که توانسته امروز برای شما علاقه مندان ضرایبی به مراتب بالاتر را تولید کند .

https://bazienfejar.com/4271367-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d8%aa-%da%af%d8%a7%d8%af-%d8%a8%d8%aa-%d9%86%db%8c%d9%84%db%8c-%d8%a7%d9%81%d8%b4%d8%a7%d8%b1-2.html

ای بی تی 90 انفجار

یکی از برترین مواردی که شما را مجاب به انتخاب این سایت می کند در واقع بازی انفجار abt90 میباشد . شما حتی اگر بازی انفجار و شرایط موجودش را آموخته باشید باز هم می توان در آموزش بازی انفجار ای بی تی 90 نکاتی جدید و فوق العاده را برای رسیدن به نتیجه های بهتر در دسترس داشته باشید . پس بدون توجه به هر فاکتوری فیلم آموزش مربوط به سایت ای بی تی 90 انفجار را مشاهده و بعد اقدام به شرط بندی کنید .

برای بازی انفجار ای بی تی 90 شما می توانید پیش روی خود شرایط واقعا فوق العاده را مشاهده کنید که خب مهم ترین آن ها همین الگوریتم استفاده شده است . در موارد کمی می توان شرایطی را پیدا کرد که سایت شرط بندی شرایطی را به وجود بیاورد که الگوریتم تعیین شده اش به مراتب ضریب های بالاتری را تولید کند . وجود این الگوریتم ضریب بالا برای بازی انفجار می تواند برگ برنده شما در انتخاب ای بی تی نود یا ای بی تی 90 انفجار باشد . البته شما موارد دیگری را هم از قبیل کاربران حرفه ای ، ترفند بازی انفجار ساشا سبحانی ، اپلیکیشن اختصاصی بازی انفجار ، واریز سود آنی ، درگاه بانکی و ..... را در دسترس دارید که هر کدام می توانند برای شما سود های بی نظیری را به همراه داشته باشند .

https://bazienfejar.com

 

سایت بازی انفجار تاینی بت

از انجایی که بازی جذاب انفجار یک بازی پر طرفدار و پر درآمد می باشد سایت تاینی بت این بازی را به عنوان اصلی ترین بازی خود معرفی کرده و این بدین معنی نیست که سایت پیش بینی تاینی بت بازی های دیگری ندارد . بلکه شما در این مورد با یک سایت کامل رو به رو هستید . از بازی های پیش بینی گرفته تا بازی های کازینو همه و حتی بازی مونتی هم در این سایت ارائه شده است که می توان از آن هم دیدن کنید . برنامه نویس این دو بازی یک نفر می باشد که خب این نوید را به شما میدهد که در آن بازی هم سود های خوبی برای شما وجو دارد . پس باید متوجه شده باشید که بازی انفجار تاینی بت را ازدست نباید بدهید .

 

https://bazienfejar.com/427-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%a7%d9%be%d9%84%db%8c%da%a9%db%8c%d8%b4%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%a7%d9%86%d9%81%d8%ac%d8%a7%d8%b1.html



:: بازدید از این مطلب : 194
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 21 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

اثر پروانه ای در بازاریابی به استفاده علمی از مفهوم اثر پروانه ای برای تدوین یک استراتژی بازاریابی موفق اشاره دارد. علم بازاریابی یک علم سطحی و صرفا عملگرا برای تحقق هدف فروش بیشتر به حساب می آید و در نتیجه هیچ عمقی نمی تواند داشته باشد اما از تمام علوم مختلف برای رسیدن به اهداف خود کمک می گیرد. یک بازاریاب توانایی صحبت کردن عمیق در یک زمینه خاص را ندارد اما شاید بتواند در موضوعات مختلفی یک جمله کلیدی برای صحبت کردن داشته باشد و این موضوع جذابیت سخنوری در این افراد را افزایش می دهد.

اثر پروانه ای در بازاریابی یکی از موضوعاتی است که استراتژیست های بازاریابی قرن بیست و یکمی به آن توجه ویژه ای داشته اند. یک تلاش دیگر برای بکارگیری مفاهیم دیگر علوم در جهت بهبود راندمان بازاریابی شرکت ها.

اثرپروانه ای در بازاریابی

اثر پروانه ای بر مبنای تئوری آَشوب شکل گرفته است و در واقع توضیح دهنده حساسیت وابستگی به شرایط اولیه نسبت به نتایج بسیار گسترده بعدی است. بیان اغراق آمیز اما واقعی از این تئوری به این شکل بیان می شود: ( تکان خوردن بال های یک پروانه در تایلند می تواند موجب شکل گیری یک تورنادو در تگزاس شود).

به عبارتی این تئوری بیان می کند که کارهای کوچک که اغلب در ذهن ما بی اهمیت جلوه می کند می تواند در چارچوب زمانی بلند مدت منجر به اثر گذاری یا شکل دادن نتایج بسیار بزرگ و اغلب غیر باور شود که قابل مقایسه با حرکت اولیه نیست.

حتما شما هم می پرسید که این موضوع چه نقشی در حوزه بازاریابی دارد؟  وقتی به سمینار های مزخرف بازاریابی توجه کنید می بینید که همگی غرق در جملات کلیشه ای و مثبت اندیشی بدون عمل گرایی لازم گیر کرده اند. بزرگ فکر کنید، لبخند بزنید و مثبت فکر کنید و … از جمله جملات کلیشه ای این سمینارها هست. اما واقعیت این است که بازاریابی از به هم پیوستن کارهای بسیار کوچکی به موفقیت می رسد که حتی ممکن است در محاسبات موفقیت نهایی این کارها را به حساب نیاورید.

به اصطلاح یک پست را در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر می کنیم و به ۱۰ نفر از دوستان خودمان می گوییم تا آن را به ۱۰ نفر از دوستان خودشان انتقال دهند و به همین ترتیب آنها هم از دوستان خودشان چنین چیزی را بخواهند. محتوای این پست می تواند تبلیغ یک کنسرت مخفی توسط یک گروه موسیقی معروف باشد. چند بار این خبر باید دست به دست بچرخد تا عمل کوچک اولیه شما (انتشار این پست) به تأثیر و نتیجه ای بزرگ دست پیدا کند؟ تنها در طی ۴ مرتبه تکرار شدن حرکت اولیه شما (با فرض ۱۰ دوست) شما دارای ۱۰۰ هزار طرفدار درصحنه کنسرت خواهید بود تا جایی که به راحتی می تواند این تعداد از تعداد صندلی های در نظر گرفته شده برای این رویداد فزونی بیابد!!! اما متوجه چگونگی و سرعت اثرگذاری حرکت های کوچک برای رسیدن به نتایج بزرگ شدید؟

بگذارید این موضوع را در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی با هم بررسی کنیم. فرض کنید شما می خواهید برای یک رویداد مانند کنسرت موسیقی فروش بلیط انجام دهید اما بودجه لازم برای بیلبوردها و تبلیغات تلویزیونی و .. را ندارید. به فکرتان می رسد که حداقل تلاش خود را در شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام برای اطلاع رسانی انجام دهید و از ده نفر از دوستان خود می خواهید که تبلیغ این کنسرت را به ده نفر از دوستان خود منتقل کنند و از آنها هم بخواهند که این کار را ادامه دهند. این کار در ظاهر تاثیر آنچنان برای شما ندارد اما تنها بعد از ۴ مرحله شما صاحب ۱۰۰ هزار گردش تبلیغات کنسرت خود خواهید بود که با فروش یک دهم بلیط کنسرت به آنها موفقیت بزرگی بدون هزینه مالی زیادی نصیب شما شده است.

بنابراین درست است که با استفاده از شبکه های اجتماعی استفاده از اثر پروانه ای برای بازاریابی آسان تر شده است اما در حالت کلی این موضوع نیاز به شبکه اجتماعی مجازی ندارد و می تواند در دنیای واقعی نیز با کمی خلاقیت به نتایج بزرگی برای شما بدل شود.

 

چند نکته مهم در خصوص اثر پروانه ای

بی نظمی:  در نگاه اول محاسبه ابعاد بی نظمی برای افراد عادی کاری دشوار است اما تصور احتمالات این بی نظمی در آینده با استفاده از ابزار محاسباتی که در اختیار بشر قرار دارد آسان است. بنابراین اگرچه اثر پروانه ای قابل پیش بینی نیست، اما پیوسته در حال تکامل است و همیشه هر مرحله بر اساس نتایج حاصل از مرحله قبل شکل می گیرد.

هدایت:

هیچ وقت به فکر کنترل دقیق و گام به گام این شیوه بازاریابی نباشید. فقط باید حرکت اولیه را درست آغاز کرده باشید و مطابق با ارزش های برند شما باشد و بقیه اوضاع تنها در دست متغیر های بازار است.

فاصله (چه زمانی با مکانی)

کمی صبر کردن را یاد بگیرید و برآوردهای زمانی و مکانی خود را متعادل کنید. این تئوری با طرح های زمانی کوتاه مدت جواب نمی دهد. بنابراین سعی کنید چند طرح بازاریابی آلترناتیو و جایگزین برای خود داشته باشید و آنها را با هم به فاصله زمانی به اجرا بگذارید.

اثرپروانه ای در بازاریابی

 



:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

اصول کلی راه اندازی هر وب سایت از دو فرآیند طراحی وب سایت، پشتیبانی و مدیریت وب سایت تشکیل شده است. پس از اینکه مراحل طراحی وب سایت به پایان رسید باید بتوانید وب سایت خود را به خوبی مدیریت کنید.

 

تصور بسیاری از افراد این است که مدیریت وب سایت فقط قرار دادن اطلاعات داخل وب سایت و به روز رسانی مطالب می باشد. درحالیکه مدیریت وب سایت باید همه امور وب سایت را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و برای انجام این امور از همکاری افراد متخصص و باتجربه بهره گیرد. از جمله مهمترین وظایف مدیریت وب سایت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

- تدوین آیین نامه، اساس نامه و چشم انداز وب سایت

- برقراری امنیت وب سایت

- کشف اشکالات وب سایت

- ساماندهی کاربران و اعضای وب سایت

- پاسخ گویی به کاربران

مدیریت وب سایت را میتوان در چند بخش تجزیه و تحلیل کرد:

- راهبردی

منظور از مدیریت راهبردی وب سایت تنظیم برنامه و سیاست ها و چشم اندازها و اهداف وب سایت می باشد.

- فنی

مدیریت فنی وب سایت مربوط به مسائل فنی وب سایت از جمله ساختار وب سایت و زبان برنامه نویسی وب سایت می باشد.

- محتوایی

باید ببینیم وب سایت ما خدمات محور است یا محتوا محور. وب سایت های خدمات محور کار اصلی آن ارائه خدمات می باشد. وب سایت های محتوا محور با هدف ارائه محتوا ویژه به کارکنان راه اندازی شده اند.

- گرافیک

همانقدر که محتوای سایت از اهمیت بالایی برخوردار است، گرافیک و زیبایی سایت هم یکی از نکات مهم و ضروری است. مدیریت گرافیک وب سایت باید هم روی طراحی قالب و هم روی مسائل مربوط به گرافیک وب سایت اشراف کامل داشته باشد.

- امنیت

مهمترین و اساسی ترین بخش در مدیریت وب سایت، مدیریت امنیت آن است. زمانی که شما سایتی را راه اندازی میکنید باید آماده ی حمله ی هکرها باشید. ازجمله موارد دیگه ای که میتواند امنیت سایت را مختل کند فاش شدن نام کاربری و از بین رفتن محتوا وب سایت است.

 

با وجود تمام نکاتی که ذکر شد، بازهم مواردی هست که باید هنگام راه اندازی وب سایت و مدیریت سایت به آن توجه کرد که البته در مقالات گذشته و همچنین مقالات آینده بیشتر راجع به این موضوع صحبت میکنیم.

 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت تهران
  4. طراحی سایت
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی

 

 

 

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. سئو سایت
  4. سئو
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی

 

 



:: بازدید از این مطلب : 206
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

معمولاً اکثر مدیران وب سایت ها به هنگام راه اندازی سایت خود بیشتر به آنچه که باید در سایت قرار دهند و چگونه انجام دهند می پردازند. به ندرت پیش می آید که به این فکر کنند که چه کارهایی را نباید انجام دهند.

در مقالات بسیاری راجع به مسائل مربوط به مدیریت صحیح وب سایت و نکاتی که باید هنگام راه اندازی و طراحی آن را در نظر بگیرید و در سایت خود قرار دهید صحبت کردیم. اکنون میخواهیم به عواملی که یک مدیر هنگام مدیریت سایت باید از آن اجتناب کند بپردازیم:


1- گذاشتن عکس در صفحه ی اصلی

در گذشته بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس خود در صفحه اصلی یک نوع خوشامدگویی به بازدیدکنندگان بشمار می آید ولی امروزه کارشناسان بر این عقیده هستند که این عکس دلیل حضور بازدیدکنندگان را در سایت شما کم رنگ می کند. انگار که شما با گذاشتن این عکس میخواهید به مخاطبان خود بگویید:”من چقدر در عکس، عالی هستم“. فراموش نکنید، وب سایت شما باید تماماً درباره ی بازدیدکننگان باشد و نه در مورد شما.


2- زیاده رو ی در پخش قطعات دیداری و شنیداری

تجربه من به عنوان یک بازدیدکننده از سایت های مختلف این بود که تصاویر متحرک گیج کننده در صفحه ی اصلی و موسیقی های پرزرق برق و پر سر و صدا

باعث می شد که هرچه سریعتر از اون سایت بیرون بیایم یا سعی در بستن تصاویر و موسیقی داشتم. داشتن یک سایت با فن آوری قوی برای بسیاری از وب سایت ها ضروری است، اما برای حضور تکنولوژی باید دلیلی مهم تر از تحت تاثیر قراردادن مردم، وجود داشته باشد. این مورد شامل هر قطعه ی دیدنی و شنیدنی می شود.


3- اطلاعاتی که ممکن است به حریم شخصی افراد و مسایل امنیتی لطمه وارد کند

البته این مساُله تا حد زیادی به ماهیت وب سایت، شغل و کنارآمدن شما با قضایا بستگی دارد. در هر صورت ضروری است، که مطالب وب سایت خود را خوب بررسی کنید، تا اطلاعاتی که به مسایل شخصی و مسایل امنیتی لطمه وارد می کند و همچنین مورد علاقه ی هکرها است در آن موجود نباشد. در ابتدایی ترین مراحل، باید از گذاشتن عکس ها، آدرس های ایمیل و جزییات شخصی کارکنان در وب سایت خودداری کنید.


4- گذاشتن اطلاعاتی در وب سایت که به سود رقبای شما باشد

مسئولین بخش برنامه ریزی اطلاعات یک وب سایت، باید مانند دزدها فکر کنند. به این ترتیب، احتمال این که این افراد، برنامه های اطلاعاتی را طراحی کنند که مورد علاقه ی رقیبان سایت باشد، از یبن می رود. برخی بخش های اطلاعاتی در نوع خود بی ضرر هستند، اما در ترکیب با یکدیگر، می توانند مطالب زیادی را درباره ی فعالیت های شغلی، شرکای استراتژیک، مشتری ها و ساختار درونی سازمان شما آشکار سازند. در این جا هم حضور یک کارشناس بسیار سودمند است.


5- سخنان نامفهوم و کلمات فنی پیچیده

شما وب سایتی را آماده کرده اید تا به مخاطبان و مشتریان خود محصولات یا خدماتی را عرضه کنید. یکی از راه هایی که باعث افزایش تعداد مخاطبان و مشتریان وب سایت می شود سادگی کلام است. وقتی در سایت خود از زبانی فنی یا اصطلاحاتی نامفهوم استفاده می کنید به طوری که اکثر مردم از درک آنها عاجزند در حقیقت به کار بیهوده ای دست زده اید. در واقع استفاده از کلمات پیچیده یا زیاده گویی در اینترنت امری عادی است. اما این مسأله با صداقت‏، کیفیت محصولات و درستکاری فعالیت های شما مغایرت دارد.

6- مطالبی که شغل شما را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند

بهتر آن است که برای معرفی محصولات یا خدمات خود فقط واقعیت را بیان کنید و از تعاریف بیش از حد یا انتشار دائم اظهار نظرهای مشتریان، بیشتر به جای اینکه راجع به کسب و کار خود اطلاع رسانی کنید، مشتریان یا مخاطبان را فراری میدهید. تبلیغات در وب سایت یک امر بسیار مهم و اجتناب ناپذیر است ولی بهتر می شود اگر کنار تبلیغات به جا و به اندازه وب سایت خود را طوری طراحی کنید که امکان مکالمه دو طرفه بین خود و بازدید کنندگان وجود داشته باشد.

7- مکان های گفتگوی بدون نظارت

اگر قصد دارید یک محیط گفتگو ایجاد کنید، از یک ناظر برای پذیرفتن موارد احتمالی استفاده کنید به این ترتیب از هرز نامه ها، درخواست های خلاف عرف، نقض حریم امنیتی و سایر درد سرها دوری می کنید.

9- لینک های به درد نخور و مطالب قدیمی

هیچ چیز به اندازه اطلاعات نامربوط و قدیمی بازدیدکنندگان سایت را گمراه نمی کند. همین اتفاق در مورد لینک هایی صادق است که افراد را به صفحات غلط هدایت می کند. به طور منظم سایت خود را بررسی کرده و لینک های تغییر یافته و از رده خارج را شناسایی کنید.



:: بازدید از این مطلب : 207
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

همونطور که میدانید بیشتر حجم سایتها رو تصاویر تشکیل داده است. با استفاده از این تکنیک ها میتوانید اونا رو بهینه سازی کنید و سایز اونا رو تا حد ممکن پایین بیارید و سایت خودتون رو بهینه کنید.

 

تکنیک هایی که در این مطلب بیان میشه برگرفته از کتاب بهینه سازی تصاویر نوشته شده توسط Addy Osmani هست. در هر نوع سایتی که از تصاویر استفاده میکنید میتوانید از این قواعد بهره ببرید.

 

تصاویر مهم و بحرانی رو انتخاب کرده و اونا رو Preload کنید

به سایت خودتون نگاه بندازید و تصاویر مهم و حیاتی رو مشخص کنید. در اغلب اوقات لوگو و تصویر اصلی بالایی صفحه، تصاویری هستند که شما میخواهید در اسرع وقت لود بشن و نمایش داده بشن. اینجا هست که میتوانیم از ویژگی Preload استفاده کنیم. ویژگی Preload به مرورگر میگه که کدام تصاویر اولویت دارن و قبل از تجزیه و تحلیل محتوا باید اونا رو دریافت کنه و نمایش بده.

شما میتوانید از اون برای هر چیزی استفاده کنید ولی باید در نظر داشته باشید که به جز در موارد ضروری و تصایر حیاتی از این مورد استفاده نکنید. فرض کنید که میخواهیم تصویر اصلی یک سایت رو Preload کنیم. برای اینکار بصورت زیر عمل میکنیم:

<link rel="preload" href="/img/logo.svg" as="image">

کد بالا رو در قسمت Head سایت خودتون قرار بدین. شما همچنین میتوانید از Preload در هدرهای HTTP استفاده کنید. بصورت زیر:

Link: </img/logo.svg>; rel=preload; as=image

در تصویر زیر دو حالت مختلف از لود شدن تصویر رو مشاهده میکنید که تفاوت استفاده یا عدم استفاده از Preload در اون مشخص شده است:

 

 

همونطور که میبینید در مثال بالا تصویر در حالت Preload تقریبا 0.5 ثانیه زودتر لود و نمایش داده شده است. پس در مواقع ضروری از این ویژگی استفاده کنید و تصاویر اصلی خودتون رو زودتر در اختیار کاربر قرار بدین.

 

کدهای SVG را بصورت اتوماتیک ساده سازی کنید

 

 

 

بهینه سازی SVG با بهینه سازی انواع تصاویر دیگه تفاوت داره چون برخلاف تصاویر PNG و JPG ، تصاویر SVG بصورت متنی هستند و شبیه به کدهای XML هست. پس شما از هر روشی که برای فشرده سازی متون استفاده میکنید، میتوانید برای بهینه سازی SVG نیز استفاده کنید. علاوه برای این موارد شما میتوانید از ابزار SVGO استفاده کنید و سایز فایلهای SVG خودتون رو پایین بیارید.

ابزار SVGO امکانات و ویژگی های زیادی رو در اختیارتون قرار میده که با استفاده از اونا میتوانید بصورت کامل بر روی فایلهای SVG خودتون مدیریت داشته باشید و اون چیزای اضافی رو حذف کنید و با اینکار حجم SVG خودتون رو کاهش بدید.

شما با استفاده از نرم افزارهای گرافیکی مثل Adobe Illustrator که SVG رو به وجود میارید، میتوانید بصورت اتوماتیک مسیرهای SVG رو ساده سازی کنید و با اینکار سایز تصاویر SVG خودتون رو کاهش بدین. تصویر زیر رو ببینید:

 

تصویر سمت چپ، تصویر اولیه هست و همونطور که مشاهده میکنید 251 نقطه داره و حجم اون تقریبا 21 کیلوبایت هست. زمانی که تصویر رو ساده سازی میکنید، تفاوت چندانی در ظاهر اون به وجود نمیاد ولی تعداد نقاط اون به 152 عدد میرسه و حجم اون هم تقریبا 5 کیلوبایت کاهش پیدا میکنه. شما با این روش ساده و اتوماتیک مسیرهای SVG رو ساده سازی کردید.

 

تبدیل تصاویر انیمیشنی GIF به ویدیو

 

 

همه ما GIF های خوب رو دوست داریم و از اونا زیاد استفاده میکنیم. شما با استفاده از GIF میتوانید تقریبا هر چیزی رو نمایش بدین ولی مشکلی که دارن اینه که حجم زیادی دارن و نمیشه اونا رو متوقف کرد و ...

ابزارهای زیادی مثل gifsicle و ... وجود دارند که با استفاده از اونا میتوانید سایز تصاویر GIF رو تا حدی پایین بیارید ولی بازم این مقدار کاهش حجم خیلی چشم گیر نیست و بازم با حجم اون مشکل داریم و بقیه مشکلات GIF هم سر جای خودش باقی میمونه.

تکنیکی که در اینجا میتوانید از اون استفاده کنید، تبدیل فایلهای GIF به ویدیو هست. بعد از تبدیل به ویدیو میتوانید اونا رو با استفاده از تگ Video در صفحات خودتون وارد کنید و به کاربران نمایش بدین.

شما با استفاده از روشهای مختلف میتوانید این تبدیل رو انجام بدین. یکی از این راه ها استفاده از ابزار FFMpeg هست. با استفاده از این ابزار به راحتی میتوانید GIF رو به فرمتهای MP4 یا OGV یا WEBM و ... تبدیل کنید. برای اینکار میتوانید از دستورات زیر استفاده کنید:

 

1- ffmpeg -i animated.gif -b:v 512K animated.webm

2- ffmpeg -i animated.gif -b:v 512K animated.ogv

3- ffmpeg -i animated.gif -b:v 512K animated.mp4

 

در دستورات بالا بعد از i یا input میتوانید فایل GIF ورودی رو مشخص کنید و با استفاده از b هم میتوانید bitrate اون رو مشخص کنید. در نهایت هم نام و فرمت فایل خروجی رو مشخص میکنیم. در یک تست انجام شده یک فایل GIF ورودی با حجم 989 کیلوبایت به ویدیو تبدیل شده و سایز اون بصورت زیر شده است:

  • سایز 155 کیلوبایت در فرمت MP4
  • سایز 109 کیلوبایت در فرمت OGV
  • سایز 85 کیلوبایت در فرمت WebM

با اینکه این تغییر فرمت سایز خیلی زیادی رو کم میکنه ولی کیفیت ویدیو ساخته شده خیلی با GIF اولیه تفاوت نداره. حالا شما میتوانید این ویدیوهای ساخته شده رو درون کدهای HTML خودتون قرار بدین. بصورت زیر:

 

<video preload="none">

<source src="/videos/animated.webm" type="video/webm">

<source src="/videos/animated.ogv" type="video/ogg">

<source src="/videos/animated.mp4" type="video/mp4">

</video>

 

با اینکار اولین فرمتی که توسط مرورگر پشتیبانی بشه انتخاب میشه و در مرورگر نمایش داده میشه.

 

لود کردن تصاویر با استفاده از IntersectionObserver

احتمالا زیاد از تکنیک Lazy loading برای لود کردن تصاویر استفاده کرده باشید. ولی بیشتر ابزارهایی که برای اینکار مورد استفاده قرار میگیره زیاد از CPU استفاده میکنن چون در هر لحظه موقعیت فعلی اسکرول صفحه رو بررسی میکنن و با توجه به اون تصمیم میگیرن که تصویر مورد نظر باید لود بشه یا خیر. دستگاه هایی که CPU ضعیفی دارند در این مواقع به مشکل بر میخورن و سایت شما رو با اختلال مواجه میکنه.

خوشبختانه با استفاده از Intersection Observer API میتوانید خیلی ساده تر و بهینه تر اینکار رو انجام بدین و متوجه بشید که تصویر چه زمانی وارد Viewport میشه و در همون زمان تصویر مورد نظر رو لود کنید تا کاربر بتونه اون رو مشاهده بکنه. نحوه استفاده از این API رو در ادامه توضیح میدیم. در ابتدا تصویر رو در کدهای HTML قرار میدیم:

 

<img class="lazy" data-src="/images/lazy-loaded-image.jpg" src="/images/placeholder.jpg" alt="I'm lazy." width="320" height="240">

 

همونطور که میبینید در src یک تصویر placeholder یا اولیه قرار دادیم تا زمانی که تصویر اصلی لود نشده است اون رو نمایش میدیم. تصویری که میخوایم بصورت Lazy load با استفاده از API اون رو لود کنیم درون ویژگی data-src قرار میدیم. حالا میتونیم با استفاده از کلاس در Javascript به این تصویر دسترسی داشته باشیم و کارهای مورد نظرمون رو انجام بدیم. بصورت زیر:

 

document.addEventListener("DOMContentLoaded", function(){

if("IntersectionObserver" in window && "IntersectionObserverEntry" in window && "intersectionRatio" in window.IntersectionObserverEntry.prototype){

elements = document.querySelectorAll("img.lazy");

 

var imageObserver = new IntersectionObserver(function(entries, observer){

entries.forEach(function(entry){

if(entry.isIntersecting){

entry.target.setAttribute("src", entry.target.getAttribute("data-src"));

entry.target.classList.remove("lazy");

imageObserver.unobserve(entry.target);

}

});

});

 

elements.forEach(function(image){

imageObserver.observe(image);

});

}

});

همونطور که میبینید در ابتدا بررسی شده که Intersection API در مرورگر کاربر پشتیبانی میشه یا خیر. بعد از اون تصاویری که در Viewport قرار میگیرن رو لود میکنیم.

 

امیدواریم با استفاده از تکنیک هایی که اینجا بیان کردیم به بهینه سازی تصاویر در وب سایت شما کمک کرده باشیم

 



:: بازدید از این مطلب : 207
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

در دنیای گجت ها این شعار مرسوم است که " خودتان خودتان را بخورید، یا دیگران این کار را می کنند". استراتژی های چند برندی همواره برای تضمین بقا در بازار توسط متخصصین بازاریابی و برندینگ مورد استفاده قرار میگیرد، گاهی به دلیل کاهش سودآوری تولید و توزیع یک محصول، محصولات مشابه با نام تجاری دیگر و حتی با قابلیت های دیگر یا ارزش پیشنهادی جدیدی وارد بازار میشود تا به کمک این استراتژی سودآوری افزایش یافته و یا سهم بازار محصولات افزایش یابد.

 

این رویکرد را در ادبیات برندینگ " خودخوری " می نامند. وقتی با متخصصین عرصه ی برندینگ صحبت می کنیم، آنها دلایل زیر را علت بروز استراتژی های چند برندی و یا همان خودخوری در برند، میدانند.

1- آنها معتقدند که این استراتژی سبب افزایش وابستگی خرده فروشان به محصولات ما میشود زیرا آنها قفسه ای خود را با انواع محصولات ما و با نام های مختلف پر میکنند و اصطلاحا shelf space خرده فروشان را افزایش میدهیم و این مورد احتمال فروش محصولات را افزایش میدهد.

article_image_one_435.jpg

2- به علت تغییر الگوهای مصرف در دنیای امروز معمولا مصرف کنندگان برای کالاهای تند مصرف، برندهای مختلف را تست میکنند تا به انتخاب نهایی برسند و در هر صورت انتخابشان از بین محصولات ما خواهد بود.

3- برندهای جدید از بعد ایجاد انگیزه و خلق جو خلاقانه در فرایند تولید و همچنین ایجاد تحول در بازار و پاسخ دادن به تنوع طلبی مشتری این استراتژی را پیشنهاد میدهند و دلایل بقا و جاودانگی در بازار را بر اساس ایجاد تحول چشمگیر محقق می سازند.

رویکرد چند برندی زمان کاربردی خواهد بود که تبلیغات مناسبی برای همه ی محصولات و خدمات ارائه گردد و برندهای جدید ما علاوه بر آنکه رقیب هم نیستند، بتوانند سهم بازار رقبا را نیز تصاحب کنند و در کل سودآوری را افزایش دهند. جایگاه یابی در بازار فرایندی است که به صورت مرتب و زمان بندی شده (استراتژیک) یا به صورت موردی در مقابل کنش رقبا (تاکتیکی) صورت می پذیرد که یکی از راهکارهای جایگاه یابی مجدد در بازار و ایجاد آگاهی از برند راهکار چند برندی می باشد. اما در کنار این مزایا این خطر نیز وجود دارد که با تقسیم بازار برای برندهای مختلف سودآوری کاهش یابد زیرا هزینه ی تبلیغات و برندینگ در گام ابتدایی برای هر محصول بسیار بالاتر از تبلیغات و برندینگ محصول ترویج شده در بازار می باشد، پس ممکن است این استراتژی ضررهای مالی زیادی را به سیستم وارد نماید.

 

ایجاد یک برند شخصی و پایدار

 

این که شما چگونه توسط دیگران درک می شوید، در واقع به تلاش تان بستگی دارد. باید به سوال های زیادی پاسخ دهید. سوالاتی نظیر این که آیا شخصیت شما کسل کننده است یا هیجان آور؟ دوست دارید وقتی شما را به خاطر می آورند، چگونه باشید؟ تاثیرگذار، معمولی یا غیرقابل اعتنا؟ اما باید گفت که همیشه این طور نیست. گاهی اوقات افرادی را می توان دید که با وجود تلاش بسیار برای شناساندن خودشان، موفقیت چندانی حاصل نمی کنند.

 

 

از این بدتر زمانی است که برخی دیگران را قانع می کنند که در صدر قرار دارند و بسیار مورد توجه هستند، اما بعد از گذشت مدت کوتاهی متوجه می شوند که چنین برداشتی فقط یک سراب بوده است و تصویرشان به راحتی فراموش و از ذهن ها پاک می شود. بنابراین باید تصویری واقعی از خود شکل دهید. تصویری که صداقت، درستی و ارزش های واقعی ارکان اصلی آن را تشکیل می دهند.

در اینجا برخی از روش هایی که می توان به کمک آنها برندی مشخص و پایدار از خود در اذهان مخاطبین ایجاد کرد، برمی شماریم. اینها نکاتی هستند که در صورت رعایتشان شخصیتی تاثیرگذار را تداعی خواهند کرد. اصل اساسی در این روند آن است که به انتظارات مخاطبینمان در مورد خود توجه کنیم. برند موفق شخصیت ما همان تصویری است که آنها از آن لذت می برند، نه آن ذهنیتی که ما از خودمان داریم.

 

article_image_one_425.jpg

 

1- به عناصری که می خواهید آنها را در مورد خودتان ترویج دهید، فکر کنید و سپس مواردی را که تصور می کنید برای جلب توجه دیگران نیاز است، فهرست کنید.
2- تلاش کنید توانایی هایتان را که بیانگر گذشته، تجارب و موفقیت های شما هستند، فهرست کنید.
3- یک منشور برند برای خودتان بسازید. منشوری که در آن به سوالات نظیر این که چه کسی هستید، به چه چیزهایی افتخار می کنید، چرا متفاوت هستید و در چه کارهایی خوب عمل می کنید، پاسخ داده شود.
4- نقل قول ها یا نکات کلیدی که مشتریان یا طرفدارانتان در مورد شما گفته اند، فهرست کنید.
5- روزمه تان را فراموش کنید و تلاش کنید که بیوگرافی خودتان را در قالب یک پاراگرافی به گونه ای که داستان زندگیتان را به طور کامل بیان کند، بنویسید.
6- نمایه ای آنلاین برای خودتان ایجاد کنید. مثلا وبلاگ یا وب سایت بسازید و اطلاعات کلی از خودتان را در آن بگنجانید.
7- مطمئن شوید که در شبکه های اجتماعی و سایر وب سایت های پربیننده مرتبط با رشته کاریتان، حضور دارید.
8- کارت ویزیتی متناسب با محلی که می خواهید در آنجا حضور یابید، طراحی کرده و همراه خود داشته باشید.
9- به ایمیل ها و سایر مکاتباتتان دقت داشته باشید و دستور زبان درست را در آنها رعایت کنید.
10- مراقب باشید که همیشه لبخند بر چهره داشته و به چشم افراد نگاه کنید و با اطمینان به دیگران دست بدهید. به لباسی که می پوشید، دقت داشته باشید. رسا و با اعتماد به نفس صحبت کنید. سرتان را بالا گرفته و شانه هایتان را به عقب بیندازید.

و نکته آخر این که کسی باشید که خودتان یا افرادی که می شناسید به آن افتخار کنند. شخصیتی باشید که دیگران دوست دارند زمانی را با او سپری کنند.

 



:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

اگر یک برند در ذهن مردم جایگاه مناسبی داشته باشد ممکن است برای خرید آن هزینه ای به مراتب بالاتر را نسبت به محصولاتی که نمی شناسند پرداخت نمایند حتی اگر کیفیت ذاتی آن محصول تفاوت چندانی با محصول بدون برند نداشته باشد. در واقع با افزایش جایگاه برند در زندگی روزمره شاهد آن هستیم که مردم دیگر پول خود را بابت محصول نمی دهند بلکه بابت برندها پرداخت می کنند!

 

ارزش ویژه برند ارزش افزوده یا پاداش یک محصول به مشتری است که به نام برند نسبت داده می شود در واقع به همان ارزشهای نامشهود برند از جمله تصویر ذهنی ,جایگاه و قدرت نفوذ در بین مخاطب را ارزش ویژه برند می نامیم.بایستی توجه داشته باشیم ارزش ایجاد شده برای مشتری در نهایت موجب ایجاد ارزش برای شرکت می شود از این رو ارزش ویژه برند را می توان یکی از مهمترین دارایی ها در هر کسب و کار به حساب آورد و با درک و شناخت محرک های تاثیرگذار بر آن به توسعه برند کمک نمود. سوال بسیاری از صاحبان برند این است که چگونه می توان ارزش ویژه برای برند ایجاد نمود؟

article_image_one_470.jpg

تبلیغات همواره به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی در فعالیت های بازاریابی به شمار رفته است .مطالعات بسیاری در زمینه ی ارزش ویژه برند نشان داده است استفاده از یک استراتژی تبلیغاتی خلاق و متناسب با برند توانسته با افزایش آگاهی مخاطب نسبت به برند و ایجاد حس مثبت در مخاطب به توسعه برند کمک شایانی نماید .تبلیغات می تواند با ایجاد آگاهی از برند و ایجاد تصویر مناسب ذهنی در ایجاد ارزش ویژه برند تاثیر قابل توجهی داشته باشدو حتی می تواند با ایجاد ویژگی های انسانی و تشدید احساسات مثبت به ساختن شخصیت و ارزش ویژه برند کمک نماید.

وقتی مشتریان بطور مستمر در معرض تبلیغات قرار می گیرند به صورت ناخودآگاه احساس اعتماد بیشتری نسبت به برند تبلیغ شده پیدا می کنند همچنین تبلیغات می تواند شخصیت برند را شکل دهد و سپس با تصویر سازی احساسی از برند به ایجاد علاقه نسبت به برند اقدام نماید. با این اوصاف تبلیغات می تواند کمک زیادی به ایجاد ارزش ویژه ی برند نماید زیرا بر ابعاد ارزش برند تاثیر می گذارد . 3 بعد ارزش برند عبارتند از:

  • آگاهی برند
  • تداعی برند
  • وفاداری به برند

 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت تهران
  4. طراحی سایت
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی

طراحی سایت فروشگاهی



:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

ارتباط قوی، وفاداری و اعتماد به برند چیزهایی هستند که قابل خرید نمی باشد و فقط در طول زمان قابل کسب می باشد. اما ما در عصر دیجیتال به سر می بریم و همه چیز به سرعت در حال حرکت می باشد از سویی نیازمند ایجاد ارتباطی قوی و ماندگار با مشتریان برند خود هستیم.

 

مسئله ای که ذهن بسیاری از صاحبان برند را به خود مشغول نموده این است که چگونه در مدت زمانی نه چندان طولانی بتوان این ارتباط را بوجود آورد و به سرعت به انتشار ویژگی های برند در میان افراد جامعه پرداخت.داستان سرایی نوع خاصی از بازاریابی محتوایی می باشد و همواره به عنوان یکی از ابزارهای فروش و بازاریابی محتوایی به حساب آمده است و در این بین توانسته است کمک شایانی به مدیران و صاحبان برند نماید و مسیر را برای تولید محتوای شنیدنی و قابل انتشار، از سوی برند هموار کند. برند داستان سرا می تواند با اشتراک محتوایی ارزشمند به جذب مشتریان بالقوه بپردازد و آنها را به مشتریانی وفادار تبدیل نماید. داستان برند فقط یک شعار جذاب بر روی بیلبوردهای شهر نیست بلکه یک استراتژی برای رشد در آینده و ایجاد رابطه با مشتری می باشد. تمامی دستاوردهای برند از ایده تا مفهوم خود شامل داستان می باشد و همه چیز در عنصر برند از رنگ، بافت و بسته بندی تا کارکنان و شرکا بخشی از داستان برند هستند پس تعریف آن به وسیله ی برند کار دشواری بنظر نمی رسد فقط باید به دنبال یک تجربه مشترک انسانی هیجان انگیز بود که قابل روایت باشد.

 

 

برای داستان سرایی برند می توان از توصیه های زیر استفاده نمود:

article_image_one_498.jpg

1- قهرمان داستان را بشناسید و او را در مرکز داستان قرار دهید:

بطور معمول بسیاری از برندها برای داستان سرایی خود، برند را به عنوان قهرمان داستان انتخاب می نمایند و داستان برند حول شخصیت ایجاد شده توسط برند تعریف می گردد اما برند های موفق تر سعی می کنند مصرف کننده را تبدیل به قهرمان داستان برند نمایند و با ایجاد تجربه ای دلنشین وی را بخشی از این داستان قرار دهند. توجه به این موضوع که مشتری (مصرف کننده) باید در محیط کسب و کار شما بدرخشند بسیار پر اهمیت است و توجه به آنها به عنوان قهرمان بر ارزش پیشنهادی برند برای مشتریان می افزاید.

2- هدف داشته باشید:

باید بدانید هدف برند شما چیست و قرار است چه کاری را انجام دهد برای مثال موسسات خیریه ای که در جهت کمک به آوارگان جنگی فعالیت می کند داستان بهتری را می تواند روایت کند زیرا هدف از فعالیتش برای مخاطبانش مشخص می باشد. بیان هدف مشتریان را نیز در مسیر شما همراه می کند و همواره آنها را به مشارکت دعوت می کند تا بتوانید در ادامه ی مسیر از همراهی و همدلی آنها بهره ببرید.

3- داستان برند را به تصویر بکشید:

روایت داستان به تنهایی کافی نیست بلکه بهتر است به تصویرسازی پرداخته شود زیرا معمولا تصاویر بهتر می توانند احساسات را منتقل نمایند و ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطبان برند دارند.

4- سرگرمی ایجاد کنید:

یک داستان خوب برای اینکه بتواند مخاطبش را درگیر نماید و مدت طولانی با خودش همراه سازد باید بتواند سرگرم کننده باشد و انگیزه ای در افراد ایجاد نماید که این داستان را برای دیگران هم بازگو نمایند تا بتوان به کمک بازاریابی ویروسی این داستان را در سراسر جامعه ترویج نماییم.

5- احساسات مصرف کننده را درگیر نمایید:

برای داستان سرایی نیاز داریم داستانی که روایت می نماییم مورد باور مصرف کنندگان برند قرار گیرد و مردم معمولا وقتی احساساتی می شوند، راحت تر باور می کنند.

6- داستانی ادامه دار بسازید:

اکثر برند های موفق داستان هایی ادامه دار دارند و مخاطبانشان را به پیگیری ادامه ی داستان ترغیب می نمایند زیرا منتظر ماندن برای شنیدن ادامه ی داستان می تواند تجربه ای دلنشین باشد.

 

برند در دنیای مجازی

نامی که برای شرکت خود انتخاب کرده اید، شعار تبلیغاتی، رنگ هایی که در لوگو و طراحی های خود بکار برده اید و محتوایی که منتشر می کنید، جنبه های بصری و پیام برند شما را انتقال می دهند.در واقع برند شما نشان دهنده و در بر گیرنده تمامی فعالیت های تجاری شما است. برای معرفی برندتان درفضای مجازی باید از قبل فکر و برنامه ریزی کنید چون تصویری که از همان ابتدا در ذهن مشتریان شکل می گیرد به سختی قابل تغییر است.

 

 

با توجه به نکات زیر می توانید برند خود را به صورت حرفه ای به مخاطبانتان معرفی کنید.

نکات زیر را بهتر است انجام دهید

1. جذابیت های بصری.

اگر قصد دارید برای سازمان خود یک پروفایل آنلاین ایجاد کنید، بهتر است از همان ابتدا حرفه ای ظاهر شوید چرا که تصویر سازمان از همان ابتدا در ذهن کاربران شکل می گیرد. وب سایت شما معرف سازمان شماست و هرچه حضور شما در اینترنت حرفه ای تر و جذاب تر باشد، تصویر بهتری از سازمان شما در ذهن کاربران ایجاد می شود. باید خود را طوری معرفی کنید که مشتریان بدانند حرفه ای هستید و کیفیت و خدمات اولویت های شما هستند. اما چگونه ثابت کنیم که در دنیای مجازی هم به اندازه دنیای واقعی حرفه ای هستیم؟ ممکن است کمی ظاهربینانه به نظر برسد اما تجربه نشان داده است که کاربران اینترنت به جنبه های بصری توجه ویژه ای دارند. به همین منظور بهتر است وب سایت یا لوگوی سازمان را به نوعی طراحی کنید که توجه کاربران را جلب کند. می توانید از طراحان وب سایت کمک بگیرید یا از ابزارهای طراحی وب سایت استفاده کنید. من Wix را پیشنهاد می کنم.

 

article_image_one_473.jpg

 

2. حضور فعال و ارتباط با مخاطبان.

برای اینکه کسب وکار شما معنا پیدا کند، باید با کاربران در ارتباط باشید. به این منظور باید پیش از انتخاب محتوای سایت، یک استراتژی بازاریابی اتخاذ کنید. این استراتژی باید با نیازها و خواسته های مخاطبان شما همسو باشد. بنابراین، ایجاد یک پروفایل آنلاین تنها طراحی یک وب سایت یا صفحه در شبکه های اجتماعی نیست بلکه انتشار محتوا و مطالبی است که برای مخاطبان شما جالب و حائز اهمیت باشد. به این منظور باید از عبارات و کلیدواژه های خاص بارها و بارها استفاده کنید تا اگر مثلا کاربری مطلبی را در گوگل جست وجو کرد، در صفحه نتایج جست وجو، سایت شما بالاتر از بقیه سایت ها قرار بگیرد (در حوزه بازاریابی اینترنتی به این عمل بهینه سازی موتور جست وجو یا SEO می گویند).

3. ارسال یک پیام منسجم.

از آنجا که در عصر دیجیتال میان مشتریان و سازمان ها کانال های ارتباطی بسیاری وجود دارد (مجلات، وب سایت ها، شبکه های اجتماعی، بیلبوردها و...) گاهی مشتریان و مخاطبان از دیدن ده ها پیام متفاوت از سوی یک برند دچار سردرگمی می شوند. به همین منظور باید تلاش کنید تا یک پیام واحد و منسجم را به مخاطبان خود منتقل کنید. اگر پیامی که به مخاطبان خود منتقل می کنید واحد و منسجم باشد، تصویری محکم و به یاد ماندنی از سازمان شما در ذهن مخاطبان شکل خواهد گرفت و هر کجا نشانه ای از شما ببینند (لوگو، شعار یا نقاشی) فورا به یاد شما خواهند افتاد. همین امر موجب می شود که مشتریان بارها و بارها به شما رجوع کنند و به شما وفادار باشند. پیام شما باید معرف ارزش های سازمان باشد و با تصویری که از سازمان خود ارائه کرده اید، همخوانی داشته باشد.

4. رهبری افکار مخاطبان.

تمام بازاریابان، بازاریابی و تبلیغات را خوب بلدند اما کمتر کسی می تواند افکار را رهبری کند. رهبری افکار، کار آسانی نیست و نیازمند زمان و تلاش بسیار است اما اگر به جای تبلیغات به روش های سنتی بتوانید افکار را رهبری کنید، از تمام رقیبان خود یک قدم جلوتر خواهید بود. اگر رهبری افکار را فرابگیرید، دیگر تنها یک بازاریاب نیستید، بلکه یک رهبر هستید و این یعنی نفوذ بیشتر. اما چگونه رهبر افکار شویم؟ هیچ کس رهبر به دنیا نیامده و این مهارتی است که باید به مرور زمان کسب کنید. وظیفه رهبر افکار، تنها ارائه محتوا نیست. او مسائل و گرایشات را از زوایای مختلفی بررسی می کند، راه حل های جایگزین را در نظر دارد و می تواند گرایش های مردم را پیش بینی کند.

نکات زیر را بهتر است انجام ندهید

1. تظاهر کردن.

هرگز به آنچه که نیستید تظاهر نکنید چرا که اگر تظاهر کنید، مشتریان شما احساس می کنند در معامله با شما فریب خورده اند، اعتماد خود را از دست داده و وجهه سازمان و تصویری که از شما در ذهن مشتریان نقش بسته، مخدوش خواهد شد. بهتر است سازمان خود را همان گونه که هست، بر اساس فرهنگ، اصول و ارزش هایش معرفی کنید. اگر هنگام معرفی سازمان شفاف عمل کنید، میان آنچه مشتریان درباره شما می خوانند با آنچه در عمل می بینند تفاوتی نخواهد بود و این یعنی تصویر یک برند قابل اعتماد.

2. استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان یک خیابان یک طرفه.

شبکه های اجتماعی با رسانه های سنتی متفاوتند از این جهت که شما از رسانه های سنتی تنها برای معرفی برند خود به عموم مردم استفاده می کنید. اما شبکه های اجتماعی مانند یک خیابان دوطرفه اند. ایجاد یک پروفایل آنلاین تنها به معنای ایجاد یک صفحه در فیس بوک یا یک حساب کاربری در توییتر نیست. شما در شبکه های اجتماعی باید با مشتریان گفت وگو کنید، از آنها نظرسنجی کنید و به سوالات و مشکلات آنها پاسخ دهید. از این طریق شما به مشتریان اعلام می کنید که به نظرات آنها اهمیت می دهید و آنها نیز در امور مربوط به برند شما سهم دارند.

3. کپی برداری و تقلید از برندهای دیگر.

کپی برداری عملی است که نه به مذاق مشتریان خوش می آید و نه به مذاق کسب وکارهای دیگر. به جای تقلید از برندی که مدت ها است جای خود را میان مشتریان باز کرده، بهتر است تحقیق کنید و ببینید که نیازهای بازار کدامند و چگونه با استفاده از تاکتیک های مختلف می توانید محصول یا خدمات متفاوت عرضه کنید. آنچه شما را از سایرین متمایز می کند در واقع نقطه قوت شما است. با نوآوری و فرهنگ سازمانی منحصربه فرد می توانید تصویری متفاوت از برند خود ارائه کنید.

4. فراموش کردن دنیای واقعی.

هرچند نقش دنیای مجازی در حفظ و بالا بردن وجهه یک برند غیرقابل انکار است اما نباید دنیای واقعی را فراموش کنیم. می توانید با سازمان های محلی، اتاق های بازرگانی یا موسسات خیریه همکاری کنید. فراموش نکنید که امکان ایجاد ارتباطات حضوری و عاطفی از طریق دنیای واقعی بیشتر از دنیای مجازی است. با مشتریان و رهبران سایر برندها ارتباط حضوری برقرار کنید و برند خود را در دنیای واقعی نیز معرفی کنید. هر یک از این افراد می توانند دوستان یا مربیان آینده شما باشند.

5. نادیده گرفتن عوامل برون سازمانی.

هرچند عواملی چون فرهنگ و فلسفه سازمانی در شکل گیری یک برند نقش مهمی ایفا می کنند اما هنگام معرفی سازمان، نباید عوامل خارجی و عرصه های دیگر را نادیده بگیریم. باید گرایشات سهامداران و عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی را همواره در نظر داشته باشیم و ببینیم که هر یک از این عوامل چگونه برند ما و وجهه آن را نزد مشتریان تحت تاثیر قرار می دهند. اگر این عوامل را در نظر داشته باشید، برند شما برای مشتریان معنا می یابد و آن را به خاطر خواهند سپرد.

 



:: بازدید از این مطلب : 226
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

جایگاه سازی یک برند، تمام ویژگی هایی است که شما برای نام تجاری خود تعریف و طراحی کرده اید و این ویژگیها همانند یک نقاشی در ذهن مخاطبان شما جای گرفته است. هنگامی که برند (نام تجاری) خود را تعریف می کنید، گام مسلم بعدی، تثبیت موقعیت آن برند (جایگاه سازی برند) است، اما چگونه و طی چه فرایندی می توانیم جایگاه مناسبی را ذهن مشتری بدست آوریم!

 

همه ی ما اهداف را دوست داریم و به دنبال خلق برند به عنوان یک هدف هستیم اما فرایند کارآمد و مفید برای تدوین برنامه ای مدون دستیابی به برند را مورد توجه قرار نمی دهیم پس در ادامه در نظر داریم مراحل 7 گانه برای برنامه ریزی و دستیابی به جایگاه مناسب برند را با یکدیگر مرور نماییم.

 



گام اول در جایگاه یابی برند: شناسایی مجموعه ای از محصولات رقابتی

در سطوح مختلف و بسیاری می توان از تجزیه و تحلیل های موضع یابی استفاده کرد: سطح شرکت ، سطح واحد فعالیت ، سطح طبقه محصول ، سطح خانواده خاصی از محصولات یا سطح نام تجاری خاص. در سطح شرکت یا واحد فعالیت ، از چنین تجزیه و تحلیل هایی می توان برای تعیین نحوه جا افتادن یک شرکت یا یک واحد فعالیت در بازار در مقایسه با رقبایشان استفاده نمود. در سطح طبقه محصول ، این تجزیه و تحلیل به بررسی نظرات مشتریان درباره انواع محصولاتی می پردازد که از نظر آنها جایگزین یکدیگرند و می توانند نیاز اساسی یکسانی را برآورده سازند. مثلا فرض کنید که یک شرکت دارد معرفی و عرضه یک نوشیدنی جدید مناسب صبحانه را بررسی می کند. این محصول جدید باید با دیگر غذاهای صبحانه مثل تخم مرغ ، سوپ جو ، پنیر و حتی لقمه های نان و پنیر رقابت کند. برای درک موقعیت این محصول جدید در بازار ، مدیر بازاریابی بر اساس ویژگی های تعیین کننده کلیدی مختلف می تواند نظرات مصرف کننده را در خصوص این محصول جدید و در مقایسه با دیگر محصولات جایگزین موجود جویا شود و به دست آورد.
وقتی که رقبا نام های تجاری مختلف و متعددی را به یک طبقه محصول می افزایند؛ از تجزیه و تحلیل موضع یابی در سطح محصول یا سطح نام تجاری می توان برای درک بهتر دلیل جذاب بودن برخی نام های تجاری نزد مشتریان، برای موضع یابی محصولات یا نام های تجاری جدید یا ارتقای جایگاه محصولات یا نام های تجاری موجود ، و برای شناسایی فرصت های رقابتی جدید استفاده نمود. در هر سطحی که تجزیه و تحلیل موضع یابی انجام بشود ؛ نحوه انتخاب محصولات (یا طبقه محصولات یا شرکت ها) توسط فرد تحلیلگر ، بسیار مهم و حیاتی است. آن دسته از تحلیلگرانی که محصولات جایگزین مهم یا رقبای بالقوه را نادیده می گیرند ممکن است شرکت را در معرض خطر مواجهه با رقابت های پیش بینی نشده قرار بدهند.

article_image_one_504.jpg

گام دوم در جایگاه یابی برند : شناسایی ویژگی های تعیین کننده

موضع یابی را می توان بر اساس انواعی از ویژگی ها انجام داد، برخی از آنها که دارای ویژگی ها یا منافع مطلوب و مناسب به عنوان یک معیار موضع یابی برخوردارند به جای دیگر ویژگی ها استفاده می شوند. انواع متداول مبانی موضع یابی عبارتند از:

  • جذابیت فیزیکی: جذابیت های فیزیکی اغلب در موضع یابی فیزیکی محصول و بنابراین در رابطه با محصولات صنعتی استفاده می شوند.
  • منافع: مثل جذابیت ها، مستقیما به یک محصول مرتبط می باشند.
  • کاربرد: که شامل استفاده نهایی، جمعیت شناختی، روانی یا رفتاری و محبوبیت است.
  • انتساب(اصل و نسب): شامل کسی که آن را می سازد.
  • فرآیند تولید: اغلب سوژه تلاش های موضع یابی یک شرکت است.
  • اجرا: به عنوان یک مبنای موضع یابی به وسیله برخی از تولید کنندگان پوشاک که می گویند لباس های ورزشی شان تنها از پشم خالص است استفاده می شود.
  • ظهرنویسی ها: ظهرنویسی ها دو نوع اند، ظهر نویسی های صورت گرفته توسط متخصصین و ظهرنویسی هایی که به منظور ترغیب حسن تقلید مشتری صورت می گیرد.
  • مقایسه: مقایسه با یک محصول رقیب کار رایجی است.
  • موضع یابی زیست محیط دوست: به دنبال آن است که از شرکت تصویر یک شهروند خوب را جا بیندازد.
  • کلاس محصول: مثل وقتی که قهوه خشک شده به عنوان یک نوع محصول جدید و متفاوت در مقابل قهوه عادی یا فوری معرفی شد.
  • قیمت/کیفیت: قیمت ارزان به همراه کیفیت خوب.
  • کشور یا حوزه جغرافیایی: پسته ایران ، خاویار ایران.

     
 

مصرف کنندگان می توانند از ویژگی های زیادی برای ارزیابی محصولات یا نام های تجاری استفاده کنند اما تعداد کمی از این ویژگی ها بر انتخاب مشتری تاثیر می گذارند، زیرا مصرف کنندگان تنها از آن ویژگی هایی که می شناسند برای ارزیابی استفاده می کنند. هر قدر متغیر بیشتری در ارزیابی یک محصول استفاده شود، احتمال سردرگمی و حتی بی اعتمادی مصرف کننده بیشتر می شود. فعالیت موضع یابی باید تا حد امکان به شکلی ساده انجام شود و به هر قیمتی از پیچیده شدن این فرآیند باید جلوگیری نمود. هنگام استفاده از یک یا چند ویژگی به عنوان مبنایی برای موضع یابی باید به خاطر داشت که اهمیت قائل شده برای هر ویژگی اغلب متفاوت از اهمیت داده شده برای ویژگی های دیگر است. حتی یک ویژگی مهم نیز ممکن است تاثیر زیادی روی انتخاب مشتری نداشته باشد، اگر از نظر او همه نام های تجاری موجود در بازار از حیث آن ویژگی تقریبا یکسان باشند.

گام سوم در جایگاه یابی برند : جمع آوری اطلاعات مربوط به نظرات مشتریان درباره محصولات موجود در محیط رقابتی

مدیر بازاریابی پس از انتخاب یک سری محصولات رقابتی ، می باید بداند کدام ویژگی ها برای بازار هدف تعیین کننده اند و همچنین طبقه محصول در دست بررسی را نیز می باید بشناسد. او همچنین می باید نظر مشتریان درباره محصولات مختلف در محیط رقابتی را با توجه به این ویژگی ها بداند. این اطلاعات بازار را باید در وهله نخست از طریق انجام تحقیقات کیفی، مصاحبه یا گروه های کانونی ، به دست آورد تا مشخص شود که کدام ویژگی ها، تعیین کننده اند. سپس به منظور جمع آوری اطلاعات مربوط به امتیاز محصولات رقابتی از حیث این ویژگی ها ، می باید تحقیقات کمی – شاید نظر سنجی از مصرف کنندگان- صورت پذیرد.


گام چهارم در جایگاه یابی برند: تجزیه و تحلیل موقعیت فعلی محصولات در محیط رقابتی

فارغ از اینکه فرایند موضع یابی درباره یک محصول جدید هنوز معرفی و عرضه نشده صورت می گیرد یا درباره موضع یابی مجدد محصولی که موجود است ، مهم آن است که درکی روشن از موضع یابی محصولات رقابتی انتخاب شده صورت بگیرد. یک ابزار مفید برای انجام چنین کاری استفاده از شبکه موضع یابی یا نقشه ادراکی است. شبکه موضع یابی نمایش و ارائه بصری از موقعیت های محصولات یا نام های تجاری مختلف در محیط رقابت با توجه به دو ویژگی تعیین کننده، فرآهم می آورد. بنابر تعریف، نام تجاری ای که مصرف کننده آن را نمی شناسد، نمی تواند جایی را در ذهن آن مصرف کننده اشغال کند. اغلب مشتری سه یا تعداد کمتری از نام های تجاری موجود در یک طبقه محصول را خوب می شناسند، با وجود اینکه تعداد نام های تجاری موجود بیش از ۲۰ تا می باشد.بنابراین بسیاری از نام های تجاری جایی در ذهن و خاطر بسیاری از مصرف کنندگان ندارند. بنابراین اولین قدم در کسب جایگاهی متمایز و بارز برای یک نام تجاری ، آگاه کردن بازار و معرفی آن نام تجاری است. به این منظور باید نام تجاری را دائما و موکدا همراه یک یا چند مفهوم موثر بر تصمیم خرید مصرف کننده تبلیغ نمود. با ایجاد رابطه قوی بین یک نام تجاری و تعداد محدودی از ویژگی ها می توان جایگاهی برجسته برای یک نام تجاری ایجاد کرد. تعیین ویژگی هایی که بر اساس آنها جایگاه محصول مشخص می شود ، دستاورد اصلی فرآیند موضع یابی بازار و محرک اساسی استراتژی ارتباطات بازاریابی و همچنن استراتژی کلی شرکت است که نهایتا طراحی و اجرا می شوند. بدون داشتن اطلاعات شفاف درباره موقعیت مورد نظر محصول ، آژانس های تبلیغاتی ، کارکنان فروش و دیگر افراد دست اندرکار در آگاه کردن مردم و شناساندن محصول به بازار؛ انجام این کار مهم به دشواری صورت خواهد گرفت.

گام پنجم در جایگاه یابی برند : تعیین برترین ترکیب ویژگی ها از نظر مشتریان

تحلیلگران می توانند به روش های مختلف برتری های مشتری را ارزیابی و از آنها در یک تجزیه و تحلیل موضع یابی استفاده کنند. مثلا می توان از پاسخ دهندگان به نظرسنجی پرسید که محصول یا نام تجاری ایده آل آنها در یک طبقه محصول چیست؟ و چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ سپس پاسخ دهندگان به پیمایش می توانند محصول ایده آل خود و محصولات موجود را بر اساس چند ویژگی رتبه بندی کنند. یک روش دیگر آن است که از پاسخ دهندگان به پیمایش خواسته شود که نه تنها نظر خود را درباره میزان شباهت میان هر جفت نام تجاری موجود بیان کند بلکه نشان دهند و بگویند که برای هر یک از آنها چقدر اهمیت و برتری قائل اند. در هر صورت، تحلیلگر با استفاده از تکنیک های آماری مناسب می تواند محل امتیازهای ایده آل داده شده توسط مشتریان را، در رابطه با موقعیت های نام تجاری مختلف موجود در بازار، بر روی نقشه فضای محصول مشخص سازد.
روش دیگر ارزیابی برتری ها و انتخاب ها و مصالحه های مشتریان، استفاده از یک تکنیک آماری است به نام تجزیه و تحلیل ترکیبی(Cojoint analyzing) از مشتریان نظرسنجی می شود و از آنها می خواهند که بگویند از میان ترکیبات فرضی یا واقعی مختلف(ترکیبات محصول) کدام یک را بیشتر می پسندند و ترجیح می دهند. ترکیباتی که ویژگی هایشان متفاوت از یکدیگر است با تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این نظر سنجی، مدیر بازاریابی می تواند بفهمد که کدامیک از آن چند ویژگی از بقیه ویژگی ها مهمترند. سپس از این نتایج می توان در تجزیه و تحلیل های موضع یابی استفاده نمود. از هر روشی که استفاده شود، نتایج یکسان خواهد بود و مجموعه یا خوشه ای فرضی از نقاط ایده آل را برای یک بخش از مصرف کنندگان به دست می دهد.

گام ششم در جایگاه سازی برند : بررسی ارتباط میان برتری های بخش های بازار با موقعیت فعلی محصولات

یک معیار مهم برای تعریف بخش های بازار، تفاوت در منافع مورد نظر و مورد جست و جوی مشتریان است. از آنجا که تفاوت های میان نقطه ایده آل مشتریان گویا و بیانگر تنوع و تفاوت در منافع مورد نظر آنهاست، اما یک تجزیه و تحلیل موضع یابی بازار می تواند به سرعت بخش های برجسته بازار و همچنین نظرات مشتریان درباره تجاری مختلف را شناسایی کند و آشکار سازد. وقتی که نقطه ایده آل مشتریان در دو یا چند محل روی نقشه فضای محصول متمرکز می شوند و کنار یکدیگر قرار می گیرند تحلیلگر می تواند هر مجموعه را یک بخش بازار برجسته و مشخص قلمداد کند. جهت استفاده در تجزیه و تحلیل ها، هر خوشه یا مجموعه توسط دایره ای که بیشتر نقاط ایده آل آن بخش را دربر می گیرد مشخص می گردد؛ اندازه این دایره نشان دهنده اندازه و تعداد مشتریان موجود در یک بخش خاص می باشد. قدم ششم نه تنها بخش فرآیند موضع یابی تجزیه و تحلیل را به پایان می رساند و تکمیل می کند بلکه فرصت های جدید برای تولید محصولات جدیدی که بتوانند نیازهای کم تامین شده یا تامین نشده مشتریان کنونی را برآورده سازند، مشخص می سازد.
  


گام هفتم در جایگاه سازی برند : تهیه گزارش جامع به منظور کمک به فرایند طراحی استراتژی بازاریابی

تصمیم نهایی درباره محل مناسب عرضه یک محصول جدید یا موضع یابی مجدد یک محصول موجود، می باید بر پایه تجزیه و تحلیل هدفگیری بازار مبتنی باشد. موقعیت انتخاب شده باید با برتری های یک بخش بازار خاص هم خوانی داشته باشد و موقعیت های فعلی نام های تجاری در حال رقابت با یکدیگر را نیز مورد توجه قرار داده باشد. همچنین می باید جذابیت فعلی و آتی بازار هدف (اندازه آن، رشد مورد انتظار و محدودیت های محیطی) و نقاط قوت و ضعف نسبی رقبا را نشان بدهد و مشخص سازد. چنین اطلاعاتی، به همراه تجزیه و تحلیلی از هزینه های لازم برای کسب و حفظ این موقعیت ها؛ ارزیابی آثار اقتصادی استراتژی های مختلف موضع یابی بازار را ممکن و میسر می سازد.
وقتی که تفاوت چندانی میان محصولات وجود ندارد، که این دسته از محصولات را محصولات مشابه می نامند، یا وقتی که منفعت خاص و متمایزی عاید مصرف کننده نمی شود؛ نه تنها موفق نشدن دشوار است، بلکه مسایل اخلاقی هم قد علم می کنند. پس از اینکه ویژگی های مطلوب برای موضع یابی محصول تعیین شد، باید آنها را مکتوب کرد تا آنهایی که دست اندرکار طراحی و اجرای استراتژی بازاریابی اند درک مشخصی از آنچه که برای آن محصول در نظر گرفته شده داشته باشند و بدانند که آن محصول کجا می تواند موفق تر باشد. برای این کار دو روش متداول وجود دارد. در روش کلاسیک، یک گزارش موضع یابی(Positioning statement) تهیه می شود. در روشی جدیدتر، که روز به روز مورد استقبال تعداد بیشتری از شرکت ها قرار می گیرد، یک گزاره ارزش(Value proposition) برای آن محصول نوشته می شود.
گزارش موضع یابی گزارشی است موجز و مختصر که بازار هدف تعیین شده برای یک محصول و طبقه محصولی را که عرصه رقابت آن محصول می باشد شناسایی و معرفی می کند و منافع منحصر به فردی را که این محصول عرضه می دارد بیان می کند. یک گزاره ارزش نیز آشکارا و به صراحت مشخص می سازد که محصول برای مشتری چه کاری انجام می دهد (و گاهی چه کاری انجام نمی دهد) و همچنین حاوی اطلاعاتی است درباره قیمت محصولات شرکت در مقایسه با محصولات رقبا. هم گزارش موضع یابی و هم گزاره ارزش می باید گزاره فروش بی نظیر(Unique selling proposition) محصول مورد بررسی را منعکس کنند. در این حالت، آنها مبنایی را نشان می دهند که شرکت به اتکای آن قصد دارد به مزیت رقابتی پایدار از طریق متمایز کردن محصول خود از محصولات رقبا دست یابد.

  1. طراحی سایت فروشگاهی
  2. طراحی سایت تهران
  3. طراحی سایت
  4. طراحی وب سایت
  5. طراحی سایت شرکتی

طراحی سایت فروشگاهی

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. طراحی وب سایت
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت فروشگاهی
  6. طراحی سایت تهران
  7. طراحی سایت

طراحی وب سایت



:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

تقویت حضور آنلاین هیچگاه مهم تر از امروز نبوده است. به همین دلیل، اولین کاری که شرکت های آنلاین باید انجام دهند این است که برندی منحصر به فرد و اعتباری روزافزون برای خود دست و پا کنند. شرکت ها دیگر قادر نخواهند بود با تاکتیک های قدیمی برای خود برندسازی کنند؛ در دوره ی کنونی، شیوه های قدیمی برندسازی به هیچ وجه جوابگو نخواهند بود. برندسازی برای حضور آنلاین اهمیت زیادی دارد.

 

به نظر می رسد یک نفر این موضوع را از هر کس دیگری بهتر فهمیده باشد؛ کسی که تمام چارچوب های ذهنی خسته کننده ی موجود را در هم شکسته است. نام او شان آذری است، مدیرعامل یک شرکت بازاریابی شبکه های اجتماعی به نام Breakthrough Social. هر کسی که با کار شان در این زمینه برخورد داشته باشد، نه تنها تحت تأثیر برندینگ وی قرار خواهد گرفت، بلکه بررسی های موردی وی را نیز خواهد ستود. شان برای بررسی موردی مشتریان خود صفحه ای درست کرد. او جامعه ی دنبال کنندگان مشتری خود را ظرف ۸ ماه از ۵ هزار نفر به ۲۰۰ هزار نفر رساند. به خاطر همین مهارت فوق العاده ی وی در بازاریابی روی شبکه های اجتماعی، توجه بیشتری به سمت این شرکت جلب شد و با همین پروژه فروشش به سه برابر رسید. آذری در حال حاضر بیش از ۳۰ نوع صفحه ی مختلف روی اینستاگرام دارد. برای اینکه به قدرت وی در این کار پی ببرید کافی است به چند نمونه از صفحات وی با ۱۰۴ هزار، ۹۰ هزار و ۱۰۶ هزار نفر فالور نگاهی بیندازید. اما در ادامه می توانید برخی از استراتژیهایی که برای بازاریابی برند آنلاین شما در موردشان صحبت کردیم را از نظر بگذرانید.

 

 

article_image_one_536.jpg

1- در مورد محصولات یا خدمات آگاهی رسانی کنید

هنوز هم خیلی از شرکت ها به کنار گذاشتن شیوه های بازاریابی سنتی و به کارگیری بازاریابی دیجیتال تمایلی نشان نمی دهند. شان تصمیم گرفت این دسته از مشتریان احتمالی و سرسخت را به مشتریان بلند مدت خود تبدیل کند. او با اینکه نسبت به محصول نگرانی های بیشتری داشت، روی بازاریابی تمرکز بیشتری کرد. راز موفقیت او از این قرار بود: آذری به جای آنکه به تبلیغ خدمات خود بپردازد، روی آشکار کردن ارزش این خدمات متمرکز شد. او طرح بازاریابی محتوایی کسب و کار مورد نظر را آماده کرد و به آن در پیاده سازی استراتژی ها روی تمام پلتفرم های دیجیتال کمک کرد.

شما می توانید برای کسب و کار خودتان از شناساندن فلسفه ی وجودی محصول یا خدمات خود شروع کنید. اگر نتوانید ارزش محصول خود را به مشتریان نشان دهید، راه پیدا کردن به بازار آنها کار دشواری خواهد بود.برای آنکه به یک برند تبدیل شوید، روی ارزش منحصر به فردی تمرکز کنید که برای مشتریان خود فراهم می کنید؛ ارزشی که شرکت های دیگر از ارائه ی آن عاجزند. از این نقطه، شرحی از شرکت خود به وجود بیاورید که بتوانید آن را با مشتریان در میان بگذارید؛ حکایتی که بیانگر گزاره ی ارزش منحصر به فرد شما باشد.

2- در رویکرد خود ثبات قدم داشته باشید

شان و اعضای تیمش، با ۱۲ سال سابقه ای که در حوزه ی بازاریابی دیجیتال دارند، برای کمک به رشد برند ها و افزایش حضور آنلاین آنها تلاش بسیاری کرده اند. آنها خوب می دانند که برند هر شرکتی ارزشی دارد، اما بهبود و رساندن وجهه ی برند به مشتریان و یا واگذار کردن این کار به هر کس دیگری، به تصمیم خود شرکت بر می گردد. برندسازی نیازمند زمان است. این فرایند به استراتژی مناسب و انسجام در اجرا نیاز خواهد داشت. پیش از آنکه کسب و کار خود را تبدیل به یک برند کنید، یک سؤال از خودتان بپرسید: «کسب و کار من قرار است چه کار کند؟» … بعد از آنکه جواب این سؤال را پیدا کردید، از مسیر خود منحرف نشوید. منحرف شدن از این مسیر، روی برند شما تأثیر منفی خواهد گذاشت.

3- از قدرت بررسی های موردی استفاده کنید

اولین چیزی که هنگام خرید محصول یا خدمات مد نظر قرار می دهید چیست؟ اول از همه، از دوستان و آشنایان خود در این باره خواهید پرسید. سپس به نقد های آنلاین و یا مدرکی قابل اعتماد در مورد محصول یا خدمات مورد نظر مراجعه خواهید کرد. امروزه، لازم نیست بازاریابان تمام وقت خود را به صحبت کردن در مورد ویژگی ها و مزایای محصول یا خدماتی که ارائه می کنند اختصاص دهند. در دنیای امروز، مشتریان می خواهند فرایند خریدی پیدا کنند که با بررسی های موردیِ قابل اعتماد پشتیبانی می شوند. شما با نشان دادن نمونه های زنده در قالب بررسی موردی، خودتان را از هزاران فروشنده ی چرب زبانی که برای فروش خود دست به ترفند های مختلفی می زنند متمایز خواهید کرد.

 

 برندینگ از نگاه مدیران BMW

 

شرکت BMW با ایجاد تغییرات ساختاری در خودش توانست به یکی از برندهای محبوب خودرو در دنیا تبدیل شود. بازار اتومبیل ها در حال حاضر رو به پیشرفت است و به همین دلیل شرکت های مختلف باید به روش های متفاوت، میزان موفقیت خودشان را افزایش دهند. اینکه بدانید به چه شکل و در چه زمانی دست به ایجاد تغییرات در شرکت خودتان بزنید، شما را به یک رهبر خوب و مدیری موفق تبدیل خواهد کرد.

 

 

تاحالا شده فکر کنید شرکت یا برندی که در اختیار دارید در حال درجا زدن است و پیشرفت زیادی ندارد؟ اگر چنین حسی دارید، چند راه حل را به شما پیشنهاد می کنیم که می توانند روند فعالیت شرکت و برندتان را دگرگون کنند.دیوید دونکان (David Duncan) معاون شرکت BMW در آمریکا به 4 نکته برای معرفی بهتر یک برند و شرکت اشاره می کند که در ادامه آن ها را بیان می کنیم.

1. همیشه گوش کنید

اولین قدم برای ایجاد تغییرات در شرکت، گوش دادن به درخواست مخاطب های مختلف است. مردم بازخوردهای مثبت و منفی زیادی دارند و باید به تمام آن ها گوش کنید. باید سعی کنید که فعالیت های شرکت را با توجه به تغییر نیاز کاربران عوض کنید. این موضوع در تمام حوزه ها و صنعت های مختلف کاربرد دارد.

 

article_image_one_530.jpg

 

2. خودتان را محک بزنید

در قدم دوم باید شرکت خودتان را محک بزنید. به طور مثال خود را جای مشتری قرار دهید و فعالیت های شرکت را از دید او نگاه کنید. شرکت BMW با انجام دادن این کار فهمید که تبلیغات اش هیجان انگیز نیست و مردم زیاد آن ها را دوست ندارند. مردم می خواستند که این شرکت محصولاتی خلاقانه و با کیفیت را تولید کند. برای جذب کردن مشتریان سطح بالا، باید محصولی با کیفیت و سطح بالا هم تولید کنید. همچنین باید به شکل معرفی محصولات خود به مشتریان هم فکر کنید. تبلیغات باید به شکلی باشند که مشتری به خوبی متوجه نقاط قوت محصولی که تولید کرده اید، بشود. همچنین در تبلیغات نباید زیاده روی کرد. با این کار می توانید شرکت خودتان را از دیدگاه مشتریان محک بزنید.

3. از خود راضی نباشید

یکی از چیزهایی که باعث می شود به شرکت خودتان آسیب بزنید این است که فکر کنید روند شرکت همیشه خوب است و توانسته اید نظر مردم را به سمت خودتان جلب کنید. به طور مثال ممکن است بخواهید همیشه یک شرکت دوست داشتنی از دید مردم باشید و سعی کرده اید که فعالیت های شرکت هم در این راستا باشد. اینجاست که باید بدانید هیچ روش و دلیل خاصی برای این که یک شرکت خوب باشید وجود ندارد و باید کارهای مختلفی انجام دهید. همیشه دست به کارهای جدید بزنید تا بتوانید به روند موفقیت های خودتان ادامه دهید. هیچ کس نمی تواند تمام مشکلات را حل کند و به همین دلیل باید جایگاه افراد را تغییر دهید. تغییر دادن جایگاه افراد باعث می شود که تجربه های جدید به وجود بیاید تا افراد مختلف بتوانند برای کاری که می خواهند انجام دهند، راه حل های جدید خلق کنند. برای اینکه بتوانید تجربه های کاری خوب به وجود بیاورید باید نقش افراد را بارها و بارها تغییر دهید تا آن ها بتوانند در جایگاه درست کار کنند.

4.همه چیز تبلیغات و بازاریابی نیست

بازاریابی و تبلیغات تنها روش برای تغییر برند یا معرفی فعالیت های آن نیست. شما باید به تمام روش هایی که فعالیت شرکت تان را به مشتری مربوط می کند، آگاهی داشته باشید. باید با مشتریان خود در ارتباط باشید و همیشه با آن ها به خوبی برخورد کنید. باید به مشتریان خود گوش کنید و ببینید آن ها از چه چیزهایی خوششان می آید و چه چیزهایی باعث می شوند که شرکت های دیگر از نظر آن ها موفق باشند. اگر بتوانید این کار را رعایت کنید، قطعا می توانید خودتان را در ذهن مشتری نگه دارید.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 205
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()